
میانگین متحرک چیست؟
میانگین متحرک شاخصی است که اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده می شود و به طور مداوم با تابع قیمت به روز می شود. درک واضح از میانگین متحرک یا (MA) برای درک بهتر الگوهای صلیب طلایی و صلیب مرگ بسیار مهم است. به طور کلی، میانگین های متحرک برای تعیین جهت روند یک دارایی یا شناسایی سطوح حمایت و مقاومت آن محاسبه می شود.
میانگین متحرک یک شاخص فنی است که به میانگین قیمت یک دارایی خاص در یک دوره زمانی اشاره دارد. میانگین متحرک نشان می دهد که آیا دارایی در جهت صعودی (مثبت) حرکت می کند یا در جهت نزولی (منفی).
میانگین متحرک سیگنال های مفیدی را هنگام معامله نمودارهای ارزهای دیجیتال ارائه می دهد. آنها همچنین می توانند برای بازه های زمانی مختلف مانند دوره های 10، 20، 50، 100 یا 200 روزه تنظیم شوند. چنین دوره هایی روندهای بازار را برجسته می کنند و آنها را به راحتی قابل شناسایی می کنند.
معامله گران همچنین از انواع مختلف میانگین متحرک استفاده می کنند. اولین مورد، میانگین متحرک ساده (SMA) است که میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره تقسیم بر تعداد کل دوره ها می گیرد.
مورد دیگر میانگین متحرک موزون است که همانطور که از نام آن پیداست وزن بیشتری به قیمت های اخیر می دهد. این باعث می شود که ارزش بیشتر منعکس کننده تغییرات اخیر بازار باشد. از سوی دیگر، میانگین متحرک نمایی، وزن بیشتری به قیمتهای اخیر میدهد.
میانگینهای متحرک که «شاخصهای عقبافتاده» نیز نامیده میشوند، بر اساس قیمتهای گذشته هستند. معامله گران از میانگین متحرک به عنوان سیگنالی برای راهنمایی آنها هنگام خرید و فروش دارایی استفاده می کنند و دوره های 50 روزه و 200 روزه بیشترین استفاده را در میان معامله گران ارزهای دیجیتال دارند.
نسبت طلایی چیست؟
الگوی متقاطع طلایی زمانی اتفاق میافتد که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بزرگ و بلندمدت در جهت صعودی عبور کند. عبور طلایی نشان دهنده افزایش قیمت و چرخش صعودی در بازار است. میانگین متحرک کوتاه مدت بسیار سریعتر از میانگین متحرک بلند مدت حرکت می کند تا زمانی که شرایط بازار آنها را مجبور به عبور کند. از نظر میانگینهای متحرک ساده، تقاطعهای طلایی زمانی اتفاق میافتند که SMA 50 روزه از SMA 200 روزه عبور میکند که نشاندهنده یک روند صعودی قطعی است.
تشکیل پیوند طلایی معمولاً سه مرحله دارد. هنگامی که فروش به پایان می رسد، معمولاً پایان یک روند نزولی و در نتیجه آغاز یک صلیب طلایی است. مرحله بعدی زمانی است که میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند. مرحله سوم بلافاصله پس از این مرحله با ادامه روند صعودی مشخص می شود که معمولاً منجر به افزایش قیمت می شود.

نمونه ای از الگوی تقاطع طلایی
هیچ دو صلیب طلایی یکسان نیستند، اما این سه مرحله معمولا رویدادهای جداگانه ای هستند که وقوع صلیب های طلایی را نشان می دهند. بیایید هر مرحله را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
در مرحله اول، خریداران روند نزولی را کنترل می کنند. ضعف کوتاه مدت در میانگین متحرک 50 روزه، آغاز یک تقاطع طلایی است. دلیل این امر این است که معامله گران کوتاه مدت به تدریج جای خود را به معامله گران بلند مدت می دهند و فشار فروش کاهش می یابد.
یک سطح صاف روی نمودار ظاهر می شود و خریداران در تلاش برای به دست آوردن کنترل، قیمت ها را بالاتر می برند. حرکت قیمت به تدریج از میانگین متحرک 50 روزه از میانگین متحرک 200 روزه عبور می کند. زمانی که میانگین متحرک 50 روزه از میانگین متحرک 200 روزه عبور می کند، معامله گران معمولاً مراقب هستند تا تشخیص دهند که آیا یک روند صعودی یا صرفاً یک تله خرسی در حال ظهور است.
مرحله آخر زمانی اتفاق می افتد که میانگین متحرک 50 روزه همچنان به افزایش خود ادامه می دهد و حرکت رو به بالا خود را به وضوح نشان می دهد. این نیز معمولاً منجر به خرید بیش از حد می شود، البته فقط برای دوره های زمانی کوتاه.
تقاطع مرگ چیست؟
در مقایسه با تقاطع طلایی، تقاطع کشنده از یک تقاطع میانگین متحرک منفی تشکیل شده است. این الگو قطعاً برای بازار نزولی در نظر گرفته میشود و معمولاً زمانی رخ میدهد که میانگین متحرک کوتاهمدت به سمت پایین حرکت میکند و از میانگین متحرک بلندمدت به پایین میرسد.
به عبارت ساده، دقیقا برعکس نسبت طلایی است. صلیب مرگ معمولاً به عنوان یک سیگنال نزولی خوانده می شود. میانگین متحرک 50 روزه معمولاً از میانگین متحرک 200 روزه عبور می کند که نشان دهنده یک روند نزولی است.
تقاطع مرگ نیز سه مرحله دارد. اولین مورد در طول یک روند صعودی زمانی رخ می دهد که میانگین متحرک کوتاه مدت هنوز بالاتر از میانگین متحرک بلند مدت باشد. فاز دوم با یک معکوس بازار مشخص می شود که طی آن میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند. این حرکت یک روند نزولی ایجاد می کند زیرا میانگین متحرک کوتاه مدت به حرکت پایین ادامه می دهد و زیر میانگین متحرک بلند مدت باقی می ماند.

نمونه ای از الگوی عبور از مرگ
مانند صلیب های طلایی، هیچ دو صلیب مرگ شبیه هم نیستند، اما شاخص های خاصی نشان دهنده وقوع آنها هستند. در اینجا به هر مرحله از مرگ با جزئیات بیشتری نگاه می کنیم. مرحله اول متقاطع مرگ معمولاً با یک دارایی در یک روند صعودی مشخص می شود. پس از آن میانگین متحرک 50 روزه قرار دارد. با شروع کاهش قیمت ها پس از رسیدن به اوج، میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت منحرف می شود.
مرحله دوم عبور از میانگین متحرک 50 روزه از میانگین متحرک 200 روزه به پایین است. این یک نکته کلیدی است زیرا نشان می دهد که قیمت یک دارایی ممکن است وارد روند نزولی شده باشد. با ادامه کاهش قیمت ها، تفاوت بین دو میانگین متحرک بیشتر می شود. تقاطع مرگ در این نقطه با وضوح بیشتری شکل می گیرد.
مرحله نهایی با ادامه روند نزولی میانگین متحرک 50 روزه تعریف می شود و زیر میانگین متحرک 200 روزه باقی می ماند. این نشان می دهد که یک روند نزولی واقعا در جریان است. یک متقاطع کشنده معمولاً منجر به فشار فروش بیشتر می شود زیرا معامله گران موقعیت های خود را با پیش بینی کاهش بیشتر قیمت نقد می کنند.
با این حال، اگر روند نزولی ادامه پیدا نکند، میتواند نشاندهنده یک حرکت کوتاهمدت و برگشت سریع قیمت باشد که در این صورت تلاقی مرگ به عنوان یک سیگنال نادرست در نظر گرفته میشود.
تفاوت بین صلیب طلایی و صلیب مرگ چیست؟
تفاوت اصلی بین صلیب طلایی و صلیب مرگ این است که اولی روند صعودی را نشان می دهد در حالی که دومی روند نزولی را نشان می دهد.
همانطور که گفته شد، این دو اساساً از نظر نحوه ظاهر شدن آنها در نمودار و آنچه که نشان می دهند متضاد هستند. از آنجایی که میانگینهای متحرک شاخصهای عقبنشینی هستند، هر دو متقاطع فقط برای تأیید وقوع یک معکوس هستند، نه پیشبینی آن. به این ترتیب، آنها باید همراه با سایر شاخص های فنی برای درک بهتر شرایط بازار استفاده شوند.
تقاطع طلایی و تقاطع مرگ معمولاً با حجم معاملات بالا تأیید می شود. سایر شاخص های فنی که تحلیلگران می توانند به آنها نگاه کنند MACD و شاخص قدرت نسبی (RSI) هستند.
عبور از مرگ معمولاً نشانه آغاز یک بازار نزولی بلندمدت است، نه تنها در ارزهای دیجیتال، بلکه در بازارهای سهام به طور کلی. تقاطع های مرگ آغاز بحران های اقتصادی بزرگی در گذشته بوده اند، مانند سقوط دوشنبه سیاه بورس در سال 1929 و بحران مالی 2008.
با این حال، بن بست ها همچنین می توانند سیگنال های نادرستی بدهند و 100٪ دقیق نیستند. به عنوان مثال، مواردی وجود دارد که بازارها پس از یک تلاقی مرگبار بهبود می یابند.
از سوی دیگر، تقاطع های طلایی نشان دهنده ورود بازار به یک روند صعودی بلندمدت است. اما علیرغم توانایی پیشبینی آشکار آن برای پیشبینی روندهای صعودی عظیم قبلی، میلههای طلایی میتوانند سیگنالهای نادرست نیز تولید کنند.

تفاوت تقاطع مرگ و تقاطع طلایی
معامله گران چگونه می توانند از تقاطع طلایی و مرگ در استراتژی های معاملاتی خود استفاده کنند؟
معامله گران معمولا در چهارراه های طلایی خرید می کنند و در تقاطع های مرگ می فروشند.
معامله گران مختلف رویکردهای متفاوتی برای سیگنال های متقاطع خواهند داشت. برخی از معامله گران ممکن است قبل از ورود یا خروج از معامله منتظر یک صلیب طلای تایید شده یا مرگ باشند. برخی دیگر ممکن است از تقاطع ها به عنوان سیگنال های تایید در ارتباط با سایر نشانگرهای فنی استفاده کنند.
با این حال، به طور کلی، صلیب طلایی و مرگ می توانند به عنوان سیگنال های معکوس روند استفاده شوند. اگر یک معامله گر ببیند که یک صلیب طلایی شکل می گیرد، می تواند دارایی را با پیش بینی افزایش قیمت ها خریداری کند. به همین ترتیب، اگر تاجری ببیند که صلیب مرگ شکل می گیرد، می تواند دارایی را بفروشد.
البته، همیشه مهم است که هنگام معامله سیگنال های متقاطع مراقب باشید، زیرا دنبال کردن کورکورانه آنها می تواند منجر به ضرر شود. همانطور که گفته شد، سیگنالهای نادرست اتفاق میافتند و مهم است که قبل از شروع معاملات، هرگونه سیگنال متقاطع را با سایر اندیکاتورهای فنی تأیید کنید.
معامله گران با تجربه همچنین می دانند که چگونه به تصویر بزرگتر از بازار نگاه کنند و استراتژی های متعددی را در نظر بگیرند. برای مثال، یک صلیب طلایی ممکن است در یک تایم فریم ساعتی ظاهر شود، اما بزرگنمایی برای دیدن یک تایم فریم روزانه یا هفتگی ممکن است نشان دهد که صلیب مرگ در واقع شما را بازی میکند. حجم معاملات همچنین فاکتور مهمی است که باید هنگام معامله سیگنال های متقاطع در نظر گرفت، زیرا حجم می تواند اعتبار یک سیگنال را تایید یا رد کند.
برای مطالعه اخبار مرتبط با ارزهای رمزنگاری شده در ایران و جهان، وبلاگ و کانال خبری ما را دنبال کنید.